ویکی‌پدیا:قهوه‌خانه/بایگانی ۵

ویکی‌انبار

ویرایش

اتصال اینترنت من امروز هیچیک از تصاویر ویکی‌انبار را نشان نمی‌دهد. حتی لوگوی ویکی‌انبار را. در ویکی‌پدیای انگلیسی هم فرمول‌های لاتک‌ رندر نمی‌شوند. آیا بقیه هم این مشکل را دارند؟! در ایران و خارج از ایران؟! حسام 12:46, ۱۴ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)

من که مشکلی ندارم. نکند فیلتر شده؟ کاوه ب ۱۳۸۴ (۱۴-۰۴-۲۰۰۶)، 15:11
من هم از همین می‌ترسیدم. ولی الان دوباره چک کردم درست شده. احتمالاً چند ساعت سرور پایین بوده و یا مشکل موقت در اتصال وجود داشته. به هرحال ممنون از پاسخ :-) حسام 15:30, ۱۴ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)
من دیروز با بدبختی توانستم با ویکی‌پدیا اتصال برقرار کنم،امروز ولی همه چیز روبه راه بود.--Ariobarzan 15:53, ۱۴ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)

ویکی‌نویسان برگزیده ۱۳۸۴

ویرایش

اکنون که سال ۱۳۸۴ (و همینطور تعطیلات نوروزی ۱۳۸۵) گذشته است، بد نیست از برخی از پر کارترین و مؤثرترین کاربران ویکیپدیای فارسی تقدیر شود. برای این منظور صفحه ویکیپدیا:ویکی‌نویسان برگزیده ۱۳۸۴ را راه می‌اندازم. در بحث آن شرکت کنید. پیشنهادم آقایان پارسا (مانی و علی) و شروین است. محمود 18:37, ۱۴ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)

کاستی بزرگ ویکی‌پدیا

ویرایش

سخنرانی جیسون اسکات در همایش نُتاکان، کلیولند. --شروین افشار 11:42, ۱۷ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)

من متن را از این‌جا مرور کردم، بیشتر به مرور وقایع می‌ماند. عنوان را بهتر است «کاستی‌های ویکی‌پدیا» ترجمه کنید. کاوه ب ۱۳۸۴ (۱۷-۰۴-۲۰۰۶)، 19:13
بله. چنین است. علامت سئوال هم در اصل برای همین بود. ممنون از توجه. --شروین افشار 15:13, ۱۸ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)

مشکل من-کمکککک!

ویرایش

دوستان یک اتفاقی برای من افتاده. من نمی‌توانم این آیکون‌های بالای صفحه‌ی ویرایش که در کار به آدم کمک می‌کنند را ببینم. مثل بولد کردن، ایتالیک کردن،لینک دادن و غیره. لطفا بگویید چه کار کنم،

مخلص،آرش سرخ

موضوع ماه اردیبهشت

ویرایش

دوستان لطفا در مورد موضوع ماه اردیبهشت نظر بدهید تا اعلام کنیم. Aliparsa 20:49, ۱۸ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)

فکر می‌کنم موضوع طبیعت ایران بد نباشد. به هر حال در ماه اردیبهشت جلوه‌های طبیعی در اوج است. فعالیت می‌تواند حول ورودی‌هایی مانند دشت لاله‌های واژگون و شبیه به این صورت گیرد. --شروین افشار 20:57, ۱۸ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)
من یکی از موضوعات جغرافیای ایران، ریاضیات و تکمیل نوشتارهای کشورها را پیشنهاد می‌کنم. محمود 21:00, ۱۸ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)

جغرافیای ایران موضوع خوبی است به ویژه اینکه آنگونه که باید و شاید بدان پرداخته نشده است. همچنان گذشته پرداختن به تاریخ ایران را نیز پیشنهاد می‌کنم. همچنین بحث روز بحث اتمی است و در ویکی‌پدیای فارسی نوشتارهای چندانی درباره بازیگران سیاسی کنونی جهان نداریم و بد نیست فکری هم برای رونق نوشتارهایی در این رابطه بنماییم.--Ariobarzan 23:01, ۱۸ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)

«جغرافیای ایران» به نظرم موضوع خوبی است.--ماني 12:58, ۲۰ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)

«جغرافیای ایران» شد موضوع ماه اردیبهشت. در این ماه با گوشه چشمی به این عنوان کلی مقاله می‌نویسیم. شاید بد نباشد سعی کنیم اول همین مقاله جغرافیای ایران را تکمیل کنیم و رده‌ها و زیررده‌ها را مرتب کنیم. صفحه ویکی‌پدیا:مقالات درخواستی را هم می‌توانیم با عنوان‌های لازم پر کنیم تا راهنمای عمل باشد. Aliparsa 17:51, ۲۰ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)

ویکشنری

ویرایش

از دوستان فعال در ویکی‌پدیا خواهش می‌کنم در ویرایش لغتنامه این سایت هم بیشتر فعالیت کنند. چون به نظر می‌رسد کار لغت‌نامه بسیار کندپیش می‌رود.

--معین 21:03, ۱۹ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)

نیاز توجه فوری دوستان

ویرایش

با سلام خدمت دوستان ویکی پدیا. یک کاربر بامزه به نام آقای فرزاد آمده‌اند و شروع به گذاشتن برچسب پیشنهاد حذف بر مقالات در مورد حزب کمونیست کارگری ایران و رهبران آن کرده‌اند و بعد هم فرموده‌اند این حق قانونی ایشان است و یکی از مدیران بهشان این را پیشنهاد کرده‌اند. این از نظر من خرابکاری ماست. از آن هم بدتر است. لوده بازی و پایین‌ آوردن سطح اینجاست. حزب کمونیست کارگری ایران و رهبرانش در ویکی پدیای انگلیسی و فرانسوی و عربی و کردی و اسپانیایی هم موجود هستند. (از همه بیشتر گویا در فرانسوی به لطف یک رفیق فرانسوی به نام نیکو) و فکر می‌کنم جدا مضحک است که سر "حذف" آن‌ها از ویکی پدیا صحبت کنیم. حتی اگر اسم آن‌ها هیچی نباشد فکر کنم صرف عضویت در کمیته مرکزی حزبی به بزرگی حککا کافی است. بهرحال واقعا من نمی‌دانم کسانی مثل این فرزاد این وقت و انرژی را چرا صرف کارهای دیگری نمی‌کنند. حساب کنید در همین حالی که من داشتم این‌ها را می‌نوشتم می‌توانستم چند خط دیگر برای پروژه‌ی جنگ جهانی اول بنویسم و ببینید چقدر این حرکات مضر است. به هر حال این متن را برای شروین افشار هم پیاده می‌کنم و لطفا یک نظر قاطع بدهید که بروم و کارهای ایشان را برگردانم و امیدوارم اگر یک‌بار دیگر تکرار شود آی‌دی‌شان را ببندید.آرش سرخ--آرش سرخ 08:29, ۱۹ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)

با تشکر

«حزب کمونیست کارگری ایران و رهبرانش در ویکی پدیای انگلیسی و فرانسوی و عربی و کردی و اسپانیایی هم موجود هستند. (از همه بیشتر گویا در فرانسوی به لطف یک رفیق فرانسوی به نام نیکو)» --- چه جالب!! شما اینهمه زبان رو از کجا یاد گرفتید که در ویکیپدیاهای این زبان ها گشت و گذار میکنید؟ راستی این «رفیق فرانسوی» بنام نیکو چه نام گیرائی دارند. میشه بپرسم این «نام تشکیلاتی» ایشان است و یا «نام چریکی» ایشان است و یا «نام قلمی» ایشان؟ --فرزاد 17:09, ۲۱ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)

دوست عزیز آرش سرخ؛

من نه از کمونیسم نفرتی دارم و نه می‌خواهم با افراد کمونیستی مانند شما سر و کاری داشته باشم. مشکل من با دیکتاتوری زورگویی و جنایت است. که متاسفانه در جوامع کمونیستی همواره شاهد آن بوده‌ایم. در جوامع کمونیستی مانند سایر جوامع تک فکری، انسانها سرکوب شده‌اند و یا فقط به خاطر گفتن عقیدهً آزادشان به زندان و اعدام و شکنجه افتادند. حال اگر شما نیز می‌خواهید که من و دیگران مانند شما فکر کنیم، مطمئن باشید از شما نیز نفرت خواهم داشت. که امیدوارم این طور نباشید.

در هر صورت برای من شما مهم نیستید، هرچه می‌خواهید باشید، کمونیست، مارکسیست و یا هرچیز دیگری. برای من این دانشنامه مهم است و دوست داشتن من فقط متعلق به ویکی‌پدیاست به خاطر همین هم با مقالات شما آقای گرامی کاملا مخالفم و آنها را تبلیقات حزبی شما می‌بینم (البته این دید من است). حالا هرچه می‌خواهید بگویید، من کمونیستی فکر نمی‌کنم. متاسفانه می‌بینم که مقالات شما دیگر نامزد حذف نیستند، البته من هم دیر جنبیدم. حال اگر فرزاد گرامی زحمتش را بکشند و دوباره آنها را نامزد حذف کنند (نمی‌دانم آایا ممکن است چون من با قوانین ویکیپدیا اصلا آشنایی ندارم) ، ایشان به حمایت من می‌توانند حتما مطمئن باشند. پیمان 19:32, ۲۱ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)

با درود بر تمام دوستان گرامی، و متاسفم که مجبور شدم همچین حرفهایی را در قهوه‌خانه و در مکان آسایش بزنم. پیمان 19:32, ۲۱ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)

بحث دربارهٔ این ویرایش‌ها در اینجا جریان دارد. لطفاً نظرات خود را در همان صفحه بنویسید. حسام 19:43, ۲۱ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)

ممنون از اظهار نظر. من هم نمی‌دانستم کجا باید بنویسم. به خاطر همین نوشتم "و متاسفم که مجبور شدم همچین حرفهایی را در قهوه‌خانه و در مکان آسایش بزنم". و به نظر خودم منظور من هم کاملا قابل دریافت بود . در ضمن، این ایده دوست کمونیست مان بود که نظر قطعیمان را اینجا می‌خواستند (اینطور که فهمیدم). سپاسگذارم..م.پیمان 20:10, ۲۱ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)

کارگاه پژوهشی زبان فارسی و رایانه

ویرایش

ویکی‌پدیانویسان! در تاریخ ۶ و ۷ تیرماه امسال در دانشگاه تهران دومین کارگاه پژوهشی زبان فارسی و رایانه برگزار می‌شود[۱]. در کنار کارگاهها یک نمایشگاه جانبی در زمینه‌های مرتبط با رایانه و ادب فارسی برپا خواهد بود . به نظر من بد نیست که ویکی‌پدیای فارسی در این نمایشگاه غرفه‌ای داشته باشد تا دانشجویان و اساتید شرکت کننده در آن همایش با این پدیده! آشنا شوند. احتمال می‌دهم رقیب دولتی این دانشنامه یعنی دانشنامهٔ رشد هم در این نمایشگاه حضور داشته باشد. اگر با کلیات قضیه دوستان موافقند برای دریافت مجوز غرفه اقدام کنیم. در مورد جزئیات و برنامه‌ها هم می‌توان در ماههای آتی در قهوه‌خانه در موردش صحبت کرد. اگر ممکن است نظرات خود را سریعتر بنویسید که همینطوری کمی برای اقدام دیر شده است ولی جای امیدواری هست! حسام 21:34, ۲۰ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)

من با این قضیه خیلی موافقم. می‌تواند هم معرفی‌ای باشد از جنبه‌هایی که ویکی فارسی در آن موفق بوده و هم اینکه شاید توانستیم دست به دامن یکی از اهالی قانونگذار در رابطه با حق تکثیر برسانیم. آمین! --شروین افشار 01:32, ۲۱ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)
به نظر من هم کار خیلی خوبیه!! در حال حاضر افراد زیادی از ویکی خبر ندارند. ایجوری مشارکت ها بیشتر میشه (و البته خرابکاری ها). من نمیتونم تو این نمایشگاه بیام اما همه جوره در زمینه غرفه ویکی پدیا کمک میکنم. --محمد خزاعی 19:35, ۲۳ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)
برای اطلاعات بیشتر به وبگاه همایش در اینجا مراجعه کنید. حسام 19:39, ۲۳ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)
«هزینه آماده‌سازی و واگذاری غرفه هر مترمربع پنجاه هزار تومان است. » البته امیدوارم بتوان بر سر این مورد چانه زد و این هزینه را به صفر رساند. از دوستانی هم که در هفتهٔ اول تیرماه در تهران هستند و مایل به همکاری در این امر خداپسندانه! هستند خواهش می‌کنم در اینجا اعلام کنند. تشکر! حسام 19:45, ۲۳ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)
خیلی فکر جالبی است. حیف که نمی توانم در آن حضور داشته باشم.

--ماني 07:30, ۲۴ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)

حذف مقالات

ویرایش

خوشحالم که الان که این خطوط را می‌نویسم شروین افشار عزیز کارهای بی‌مزه‌ی دوستان را درست کرده و مقالات را به حالت اولشان برگردانده.

من نظراتم را در صفحه‌ی مربوطه خواهم نوشت.--آرش سرخ 21:41, ۲۱ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)

فکر نمی‌کنم قهوه‌خانه جای مناسبی برای بیان خوشحالی شما باشد و بهتر است نظراتت را در همان صفحه‌ی مربوطه بنویسی موفق باشی --ظهیری 22:22, ۲۱ آوریل ۲۰۰۶ (UTC).

تولد لنین مبارک!

ویرایش

از این‌جا رد می‌شدم گفتم تولد صد و سی و شش سالگی لنین را به دوست‌دارانش تبریک بگویم! یادش تا ابد جاودان! --آرش سرخ 21:01, ۲۲ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)

سربه‌سر بقیه نذار. محمود 21:09, ۲۲ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)
بهتر است تسلیت می‌گفتی :-) !!--ظهیری 21:43, ۲۲ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)

محمود جان سر به سر کدومه والا تو هم تا ساعت شش صبح بیدار بودی بالاخره می‌رفتی ببینی تولد کیه که تبریک بگی:) حالا که این طور شد تولد جک نیکلسون و ولادیمیر ناباکوف رو هم تبریک می‌گم! اصلا این روز 22 آپریل نابغه پروره!ظهیری جان،‌بله به شما تسلیت می‌گویم زیرا یاد لنین و عزم راسخ کمونیست‌های لنینیست کابوسی برای تمام دشمنان آزادی و برابری بشر است.‌ (این‌ حرف‌ها را به حساب قهوه‌خانه می‌زنم‌ها! کسی دوباره لشکر نکشد به صفحه‌ی بحث من خواهشا!)--آرش سرخ 22:17, ۲۲ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)

نابوکوف را قبول دارم. در ضمن، به خواهش تنوین نچسبان. اصلاً کار خوبی نیست. محمود 22:27, ۲۲ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)
نتیجه اقدامات ایشان معلوم است. کشورهای کمونیستی هم کاملا در آزادی هستند!! جدا یک ذره، فقط یک‌ذره به وضعیت کشور‌های کمونیستی نگاه کردین که اینجوری شعار میدی؟ حیف ویکی‌پدیا که محل عرض تبریک ( تبلیغ جانبدارانه ) لنین باشه، نمی‌دونم چرا نمی‌فهمی اینجا جای این کارها نیست.--ظهیری 22:41, ۲۲ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)

آرش جان سلام

با این که این حرف‌ها را به حساب قهوه‌خانه زدید، اما لطفا من‌بعد از ویکی‌پدیا برای تبلیغ عقاید و شعارهای سیاسی خود استفاده نکنید. این کار از اعتبار این دانشنامه کم می‌کند و با اهداف آن سازگار نیست. لطفا به قوانین و اهدف سایت احترام بگذارید و فراموش نکنید که اینجا جایی برای انقلاب کردن نیست.

با تشکرمعین 22:28, ۲۲ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)

آقای معین دوست عزیزمان آرش فقط دارد تبریک می‌گوید. چرا بیچاره را اذیت می‌کنید؟؟؟
آرش جان، من هم تولد لنین را به شما تبریک می‌گویم. واقعا هم لنین انسان بزرگی بود. لنین حداقل خودش بود و کسی را هم قهرمان خودش نمی‌دانست. او همچنین آزادانه فکر می‌کرد و سعی نمی‌کرد که از دیگران برای خودش قهرمان بسازد نه بلکه سعی می‌کرد همیشه قهرمان خودش باشد. به خاطر همین، نام وی در تاریخ جاویدان مانده است. هرچند که من با جنایات وی و دیکتاتوریهایش همیشه مخالف هستم و همیشه هم خواهم بود ولی به خاطر شادی دل شما، سعی کردم از خوبیهای بسیار اندکش برای شما کمی بنویسم. امیدوارم شما را خوشهال کرده باشم. دوست خوب شما پیمان 02:22, ۲۳ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)
حرفی نمی‌زنم از خودم. فقط یکی دو جمله از کتابی مهم (تاکیدها از من است):

«...اکنون سقوط دولت‌سالاری شوروی و به دنبال آن اضمحلال جنبش بین‌المللی کمونیسم مبارزهٔ تاریخی با کاپیتالیسم را تضعیف کرده، چپ سیاسی (و نظریهٔ مارکس) را از جاذبهٔ مرگبار مارکسیسم-لنینیسم نجات داده، نقطه پایانی بر جنگ سرد گذارده، خطر قتل‌عام اتمی را کاهش داده و جغرافیای سیاسی جهان را به گونه‌ای بنیادین دگرگون ساخته است.» (مانوئل کاستلز، عصر اطلاعات، جلد ۱، صفحهٔ ۲۷).

--شروین افشار 04:48, ۲۳ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)

به نظرم بد نشد که تبریک کوچکی که گفتم باعث شد هرکسی چند خطی بنویسد. بد نیست گاهی چند خطی هم در قهوه‌خانه گپی بزنیم. شاید نیازی به نوشتن این حرف‌ها در دانش‌نامه نباشد اما گاهی می‌شود در دفتر همان دانش‌نامه یک چایی خورد و بیسکوئیتی گاز زد و چند کلمه حرف زد.

شروین و دوستان عزیز، تشکیل و قوام گرفتن اتحاد شوروی در سال‌های میانی دهه‌ی 30 مظهر شکست کمونیسم به سرمایه‌داری دولتی بود. مظهر شکست اندیشه‌ی لنین بود. با خواندن مباحثات داخلی می‌بینید که لنین همیشه گلایه دارد که حزب بلشویک روی خط او نیست و نهایتا نیز با ترور و سپس جان سپردنش انقلاب کارگری به یغما می‌رود و سرمایه‌داری دولتی سر کار می‌آید که کوچکترین ربطی به کمونیسم ندارد. همچنین تقریبا تمام جریاناتی که به این نام در قرن بیستم ظهور کردند ربطی به اندیشه‌ی مارکس و لنین نداشتند و بهترین‌شان (مثلا کوبا یا در دوره‌ای ویتنام) تنها نسیمی از سوسیالیسم و عدالت‌طلبی غیرکارگری بودند.

فروپاشی شوروی به خودی خود ربطی به پیروزی یا شکست کمونیسم ندارد و نداشت. آن چیز که باعث عقب زدن سوسیالیسم و کمونیسم و همگام با آن هرگونه آزادی‌خواهی و برابری طلبی(از لیبرالیسم گرفته تا "دولت رفاه"گری) بود فروپاشی شوروی نبود بلکه این بود که بورژوازی غرب با زیرپا گذاشتن نظرات یک قرن شوروی‌شناسان و تاریخ‌دانان خودش موفق شد این فروپاشی را فروپاشی کمونیسم جا بزند و با فرو ریختن دیوار برلین هرگونه نوای انسان برای تغییر را نیز فرو بریزد. با پایین کشیدن مجسمه‌ی لنین انسانیت و برابری‌طلبی را هم پایین بکشند. این پیروزی ریگانیسم و تاچریسم بود که جهنمی را برای جهان و مردم بلوک شرق ایجاد کرد.

شروین عزیز تاچر می‌گفت:"رونالد ریگان بدون شلیک یک تیر جنگ سرد را تمام کرد." و باید اضافه کرد که او بدون شلیک یک تیر هزاران نفر را به قتل رساند و جهنمی برای میلیون‌ها انسان ایجاد کرد. آیا واقعا فکر می‌کنید "خطر اتمی" در این جهان امروز و قلدربازی‌های آمریکا و حملات اسلام سیاسی جهان کم شده است؟ آیا می‌دانید بعد از فروپاشی بلوک شرق (با همه‌ی ستمگری‌ها و سوسیالیسم قلابی‌اش) زندگی مردم آن‌جا (به غیر از آلمان شرقی) تا چه حد افت کرده است؟

بگذریم، امیدوارم این چند خط حرف حوصله‌ی کسی را سر نبرده باشد و دنبال بحث هم نبودم و خواستم در چند پاراگراف نظرم را بگویم. به همه توصیه می‌کنم که لنین را بخوانند،‌زندگی‌نامه‌هایی که راجع به او نوشته شده (از سوی خود بورژوازی) بخوانند، و کمی این انسان بزرگ را بیشتر بشناسند. ربط دادن او به اتحاد شوروی در بهترین حالت مثل ربط دادن اعدام‌های دولت ویتنام به هو شی مین است.

مهتر از همه بیایید به قول نلسون ماندلا "از لنین یادبگیریم که انقلابی باشیم". یادبگیریم که باید برای تغییر جهان تلاش کرد و از ریشه به آن دست برد. بیایید از او یاد بگیریم که می‌شود یک روز عصر به کاخ زمستانی حمله کرد و بشریت را از چنگ تزاریسم و میلیون‌ها نفر را از شر جنگ نجات داد.

یادش و نامش تا ابد گرامی باد.--آرش سرخ 08:10, ۲۳ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)

بحثی ندارم. حرف فقط این است که کمونیستم-لنینیسم-استالینسم یکی از وحشتناک‌ترین دستاوردهای قرن ۲۰ بوده است. اما در مورد خاص لنین، با معیارهایی که من از انقلابی‌گری می‌شناسم او بیشتر یک پیشوای پُرکاریزما بوده تا یک انقلابی! اکنون وقت آن رسیده که به مارکس از دیدی فرهنگی نظر انداخت و نه سیاسی، در طول تاریخ به اندازهٔ کافی از ایده‌های او سواری گرفته‌اند (هم موافقان مانند سیاستمداران شوروی و هم مخالفانی مثل مک‌کارتی). --شروین افشار 09:57, ۲۳ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)

من اصلا نمی‌خواهم بدانم، لنین چه بود و چه کرد. ولی خیلی خوب می‌دانم که ایده‌اش با شکست مواجه شد. همین. چیز زیادی هم برای گفتن نیست. --پیمان 10:36, ۲۳ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)

شروین جان، در این که رژیم شوروی و به قول شما "استالینیسم" رژیمی ستمگر و "وحشتناک" بود شکی نیست. گرچه مسلما تاچریسم و ریگانیسم و دولت آمریکا نیز دست کمی نداشتند. کسانی که در 80 کشور دنیا کودتا کردند، روی سر مردم بی‌گناه بمب ریختند، اولین بمب اتم را درست کردند و به خاطر "آنتی کمونیسم‌"شان به رشد هیتلر پر و بال دادند. کسانی که در مهد آزادی‌شان هر کسی را که یک شماره "کارگر امروز" خریده بود تصفیه کردند. (فیلم "شب خوش، خوش باشید" از جرج کلونی را ببینید) منتهی معلوم نیست چطور می‌شود لنینیسم و بخصوص کمونیسم را با کل تجربه شوروی مترادف گرفت.بخصوص که خود شما با "سواری گرفتن" از اندیشه‌های او موافقید. مگر وقتی کسی می‌گوید ناسیونالیست است ما هیتلر و موسولینی به یادش می‌آوریم؟ مگر وقتی کسی از "رویای آمریکایی"‌ صحبت می‌کند ما رئیس جمهوران آمریکا را که دست‌شان یکی از یکی بیشتر به خون آلوده است به یادشان می‌آوریم؟ چه شده که به طور دلبخواهی یکی از کمونیست‌کش‌ترین رژیم‌های تاریخ را با کمونیسم مترادف می‌گیرید؟ می‌دانید دو قیام که علیه بلوک شرق شد (در چکلسواکی و مجارستان) توسط کمونیست‌ها صورت گرفت؟

در ضمن این را هم می‌خواهم بگویم که من گرچه هیچ کدام از جوامعی که احزاب کمونیست در آن سرکار بودند را کمونیستی و کارگری نمی‌دانم ولی بسیاری از آن‌ها دستاوردهای مثبتی برای مردم داشتند. در کوبا، علیرغم تحریم اقتصادی آمریکا و تهدید همیشگی‌اش، بهداشت را مجانی کردند و بی‌سوادی را ریشه‌کن کردند. در ویتنام نیز وضع مردم بسیار پیشرفت داشت. حتی قوانین شوروی تا همین امروز از پیشروترین قوانین تاریخ‌اند. (در زمینه خانواده و غیره).

حرف نهایی من اینست که هرچه راجع به شوروی فکر می‌کنید و نمی‌کنید آن را با لنین و بخصوص با کمونیسم یکی نگیرید. این دام بورژوازی است. آن‌ها از کمونیسم و سوسیالیسم می‌ترسند نه به خاطر این‌که شوروی تک حزبی بود بلکه به خاطر این‌که می‌خواهند "دست نامریی" بازار را رها کنند تا زندگی مردم را در جنگل سرمایه‌داری نابود کنند. این‌ها نه فقط زیر مارکس که زیر کنز و فیلیپس هم می‌زنند چون سودشان اینگونه ایجاب می‌کند.

ببخشید که سرتان را درد آوردم و قصد بحث نیست و شما هم لازم نیست حتما جوابی به این سطور بدهید. امیدوارم هرچه اتفاق افتاده باشد و هر عقیده‌ای داشته باشیم همه‌مان برای جهانی تلاش کنیم که در آن حرمت انسانی و انسانیت حرف اول و آخر را بزند. --آرش سرخ 12:46, ۲۳ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)

چه شلم شوربایی اینجا درست شده فکر کردم دارید در مورد تیم فوتبالتون یا بازیگر محبوبتون حرف می‌زنید بگو همه این حرف‌ها صدقه سر لنین است. اما یک توصیه به دوست سرخ‌کلاه ما متأسفانه شاگردان مارکس و طرفداران لنین در هیچ دوره‌ای در ایران طرفدار و سینه‌چاک نداشته و از این نظر ما کاملا شبیه امریکایی‌ها هستیم(اشتباه نکنید در مقایسه با اروپا و آسیا این حرف را می‌زنم) پس چرا خودتان را خسته می‌کنید شما اینجا هستید تا اگر پنج سال دیگر کسی اطلاعاتی در مورد مسئله‌ای یا علمی لازم داشت با نوشته‌های خود به اوکمک کنید نه اینکه برای یک عقیده مستندسازی کنید یا مانند نعدادی از دوستان بقیه را به سره‌نویسی تشویق کنید یا... امیدوارم از حرف‌های من ناراحت نشده باشید نکته دیگر اینکه افرادی که د ویکی هستند و به عنوان فعالین شناخته می‌شوند معمولاً از یک سطح سواد و اطلاعات عمومی متوسط به بالا بهره می‌برند خوش باشید و پیروز مازیار پری‌زاده 13:12, ۲۳ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)

مازیار جان کمونیست‌ها "شاگردان مارکس و طرفداران لنین" نیستند. کمونیسم پاسخی نیست که گویا ما برای یک وضعیت مشخص کشف کرده‌ایم. کمونیسم گرایشی درون طبقه‌ی کارگر است که پیش از مارکس وجود داشته و بدون مارکس نیز وجود می‌داشت. کمونیسم یعنی خواستن این‌که شب کودکی گرسنه نخوابد. کمونیسم یعنی این‌که همه آزاد باشند حرف‌شان را بزنند. کمونیسم یعنی دنیایی که ما واقعا آزاد و برابر باشیم و برای امرار معاش مجبور نباشیم خودمان را و نیروی کارمان را بفروشیم. قضیه ساده است. این دنیا دنیای سیاه و ناعادلانه‌ای است. نا آزاد و نابرابر است. سوال این است که علت چیست؟ به نظر من علت همه چیز هر جامعه‌ای مناسبات اقتصادی و امرار معاش آن جامعه است. یعنی راهی که آد‌م‌های زنده (یعنی تشکیل‌دهنده‌ی جامعه) می‌توانند امرار معاش کنند زیربنایی است که همه‌ی روبناها را معین می‌کند. حال اگر زیربنای این جهان و شیوه‌ی اقتصادی‌اش شیوه‌ی تولید سرمایه‌داری است،‌تنها راه نفی کامل آن و تنها راه آزادی نفی مناسبات اقتصادی است. تا وقتی این مناسبات نفی نشده ما همه جای دنیای برای نفی آن و آزادی انسان تلاش می‌کنیم.

از این‌ها گذشته حتی اگر سطحی به بحث نگاه کنیم "شاگردان مارکس و طرفداران لنین"‌ (یعنی هر کسی که به نوعی خود را کمونیست می‌دانسته)‌در ایران و در همان آمریکا بسیار بوده‌اند. خودتان می‌دانید که اگر کمونیست‌ها در آمریکا قدرت نداشتند حزب کمونیست آمریکا به آن قدرت نمی‌شد. نیازی به "red scare" و مک‌کارتیسم هم نمی‌شد. خودتان خبر دارید که در آن مملکت هیچ حزبی مثل حزب توده‌ی دهه‌ی 30 پرطرفدار نبوده و در دهه‌ی انقلاب نیز چریک‌های فدایی میلیون‌ها نفر طرفدار داشتند. بی‌شک امروز پرچم کمونیسم در ایران در دست ماست و می‌توانیم کمونیسم خودمان را که هیچ ریشه‌ای در توده‌ایسم و فداییسم ندارد و دنباله‌ی کمونیسم غربی است به گوش میلیون‌ها نفر برسانیم. کمونیسم رنگی و انسانی منصور حکمت جهان را با صمیمیت و انسانیت خود در مقابل کمونیسم خاکستری مدل روسی و چینی تسخیر می‌کند.

روزا لوکزامبورگ زمانی می‌گفت "یا بربریت یا سوسیالیسم" و این امروز صدبرابر اثبات شده است. ما این جهان وارونه را از قاعده بر زمین می‌نشانیم. ما در ایران قدرت را خواهیم گرفت و جهان را تغییر خواهیم داد. ما از مبارزه باز نمی‌ایستیم. تا روزی که دیگر هیچ کودکی سر گرسنه بر بالش نگذارد و هیچ انسانی مجبور نشود جلوی خدای دروغین و قاتل‌ مسیحیت یا اسلام و یا مجسمه‌ی استالین و کیم ایل جونگ سر خم کند.--آرش سرخ 17:02, ۲۳ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)

سلام

من واقعا متاسفم که می‌بینم ویکی‌پدیا تبدیل شده به محل بحث سیاسی و آقای آرش سرخ هم از این موضوع استفاده می‌کنند و از قهوه‌خانه این سایت به عنوان محلی برای تبلیغ باورهای سیاسی خود استفاده می‌نمایند. جاب است که در این میان کاربران پرتجربه ما هم در این دام گرفتار آمده اند و با بحث کردن سراین مساله سایتی که مدت ها برای آن زحمت کشیده اند را تا حد یک چت روم سیاسی تنزل داده اند.

لطفا به جای این بحث نظری به مقاله پیامبر بیاندازید و ما را در اصلاح مطالب آن یاری کنید.( حتما صفحه بحث این مقاله را هم ببینید)

--معین 17:52, ۲۳ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)

من هم از دوستان خواهش می‌کنم بعد از این پیغام له یا علیه کمونیسم، ادامه یافتن یا نیافتن این مباحث و یا حتی حذف مقالات مورد بحث در قهوه‌خانه صحبت نشود (به‌طور کل از ادامهٔ این بحث لذت نمی‌برم وگرنه جای مناسبتری پیشنهاد می‌کردم). ممنون از توجهتان. حسام 18:58, ۲۳ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)